تاریخچه:
اصالت اولین عنصری است که یک نقاشی را با ارزش میکند و آن را از سایر نقاشیها متمایز میکند. آنچه موجب افزایش اصالت نقاشی رنگ روغن میشود، اهمیت تاریخی آن است. منشا نقاشی رنگروغن، همانطور که در سال ۲۰۰۸ کشف شد، حداقل به قرن هفتم پس از میلاد برمیگردد، زمانی که هنرمندان ناشناس از روغنی که احتمالاً از گردو یا خشخاش استخراج شده بود برای تزئین مجموعه غارهای باستانی در افغانستان استفاده کردند.
ماهیت:
نقاشی رنگروغن منبع زندگی و روشنایی است که از پیگمنت (رنگدانه) و روغن تشکیل شده است. رنگروغن به دلیل چرب بودن، خاصیت دیر خشک شدن برای مدت طولانی را دارد. روغن به کاررفته در رنگروغن با روشهای مختلف تولید میشود که رایجترین آنها، جوشاندن بذر گیاه کتان و گرفتن روغن آن است، سپس این روغن را با موادرنگی(رنگدانه) مخلوط میکنند. رنگدانهها معمولاً با پایه سرب و کادمیوم یا سنتتیک و پلیمری هستند.
معیارهای یک رنگروغن باکیفیت:
غلظت رنگ: یعنی به هنگام فشاردادن تیوپ رنگ، چه مقدار رنگ (رنگدانه) و چه مقدار روغن از آن خارج میشود. هرچه درصد رنگدانه به نسبت روغن بیشتر باشد، بهتر است. معمولا رنگروغنهای مرغوب اکثرا میزان رنگ (رنگدانه) بیشتری دارند.
نکته: گاها در بعضی رنگروغنها در بالای رنگ، روغن جمع شده است، این نشانه بیکیفیتی رنگ نیست بلکه نشانه این است که این رنگ مدت زمان زیادی مانده است.
میزانِ پوشانندگی: یعنی زمانی که مقداری رنگ را روی یک سطح معین میگذاریم، چه مقدار آن سطح را میپوشاند. معمولا پوشانندگی، رابطه مستقیم با غلظتِ رنگ دارد. یعنی هر چقدر غلظت بیشتر باشد، پوشانندگی آن هم به نسبت بالاتر است.
نکته: رنگروغنهای کم فیلر یا بدون فیلر بهتر هستند زیرا پوشانندگی بیشتری داشته و روی رنگ لایهی زیرین خود بهتر مینشینند. (فیلرها موادی هستند که به رنگروغن نوعی حجم کاذب داده ولی در زمان اجرا غالبا منجر به افت کیفیت کار میگردند.)
خلوص و شفافیت رنگها: یعنی هرچه رنگهای درخشان و زندهتری را نمایش دهد، مرغوبتر است.
ترکیبپذیری رنگها: یعنی آیا به راحتی میتوان رنگها را باهم مخلوط کرد و رنگ جدیدی تولید نمود. معمولا در رنگروغنهای باکیفیت این اتفاق به راحتی و با خلوص رنگی بالا اتفاق میافتد و از کیفیت رنگ کاسته نمیشود.
میزان دوام در درازمدت: یعنی آن اثر بتواند حالت خود را تا سالها نگاه دارد بدون اینکه کدر و مات شود یا حالت اولیه خود را از دست بدهد. رنگروغنهای خوب، لایف پَستِنس (ثبات رنگی) بالایی دارند و به مرور زمان و بر اثر نور کمرنگ نمیشوند و کنتراست رنگی خود را از دست نمیدهند و زرد نمیشوند و پس از مدتی ترک نمیخورند.
ابزار لازم:
1.بوم 2.سهپایه 3.رنگروغن 4.قلمو 5.کاردک 6.پالت 7.مدیومها و حلالها (تربانتین، روغن بزرک و ...)
نکاتی که باید به هنگام شروع کار رنگروغن به آن توجه نمود:
محیطی جداگانه از محیط استراحتتان برای کار خود در نظر بگیرید، زیرا رنگها و محلولها گاهی اوقات بوهای مضر و سمی دارند. مخصوصا اگر آلرژی یا ناراحتی تنفسی دارید، حتما رنگها و مواد سمی را بشناسید و حتی از تماس آنها با پوست دست خود نیز خودداری کنید. یکی از وسایلی که میتواند در این راستا به شما کمک کند، دستکسهای نامرئی است که جلوی آزادی عمل شما را نیز نمیگیرد.
علائم روی تیوپ رنگروغن خود را بشناسید.
Permanence (ماندگاری رنگ در برابر عوامل محیطی): این نوشته ماندگاری رنگ شما را در برابر گرما، آب و هوا و…. میگوید که به سه حالت A و AA و B دستهبندی میشوند. A به معنای خوب، AA به معنای عالی، B به معنای نسبتا خوب میباشد که کیفیت نسبتا کمتری در مبحث ماندگاری رنگ دارد.
Pigment (نام رنگ به صورت مختصر و تخصصی): برای مثال یک رنگ آبی لاجوردی دارید و میخواهید نام مختصر آن را بدانید، روبهروی pigment با اولین حرفی که مواجه میشوید حرف (P) میباشد که همان (pigment) است و جلوی آن حرف اول رنگ نوشته میشود که چون آبی است (B) به معنای (Blue) و جلو (B) عددی مانند 29 (کد رنگ لاجوردی) نوشته میشود.
Oil (نوع روغن استفاده شده): در اکثر مواقع از واژه (linseed) برای رنگروغن اسفاده میشود که به معنای روغن بزرک است.
Lightfastness (مقاومت در برابر نور): جلوی این واژه اعداد رومی مانند I و II نوشته میشود که I به معنای یک (درجه یک) میباشد و از کیفیت بالایی برخوردار است و II به معنای دو (درجه دو) میباشد که کیفیت کمتری نسبت به (درجه یک) دارد.
Opacity (شفافیتِ رنگ): شفافیت رنگ در اکثر تیوپها با همین واژه و مربعی مشخص میکنند که اگر مربع روی تیوپ کاملا مشکی باشد به معنای مات بودن رنگ و اگر کاملا بیرنگ باشد (داخل مربع) به معنای شفاف بودن بسیار آن رنگ میباشد. اگر هم نصف مربع مشکی و نصف آن بیرنگ است به این معنا است که آن رنگ نیمهمات میباشد و برای نشاندادن نیمهشفاف آن نیز از یک مربع بیرنگ و یک خط مشکی بر روی آن استفاده میکنند.
تکنیک مناسبی برای اثرتان انتخاب کنید. اگر مبتدی هستید و تازه میخواهید شروع به کار کنید، از تکنیک لِیِرینگ (لایهگذاری) استفاده نمایید، یعنی بگذارید یک لایه خشک شود و بعد به سراغ لایه بعدی بروید. در این تکنیک باید به چند اصل توجه کنید:
الف: در لایههای زیرین از روغنهای کمتری در رنگ استفاده کنید و هرچه به سمت لایههای بالاتر میروید از روغن بیشتری استفاده نمایید.(لایه پرروغن روی لایه کمروغن)
ب: باید رنگهای زیرین رقیقتر و هرچه به لایههای بالاتر میرسید، رنگها غلیظ تر شوند (استفاده از رنگِغلیظ بر روی رنگِرقیق). این کار باعث میشود رنگها ترک نخورند.
ج: برای لایههای زیرین از رنگهای زود خشکشونده و برای لایههای بالاتر از رنگهای دیر خشکشونده استفاده کنید تا رنگهایتان ترک نخورند.
زیرسازی بوم را حتما قبل از کارتان انجام دهید. این کار باعثِ پوشانندگی بافت بوم، کمتر خوردهشدن روغنرنگها توسط پارچه بوم و راحتتر حرکتکردن قلمو روی بوم میشود. البته شما میتوانید از بومهای زیرسازی شده و آمادهای همانند بومهای برند عالمزاده استفاده کنید تا دیگر نیازی به این کار نداشته باشید.
انتخاب پالت مناسب
دقت در مصرف حلالها و مدیومها. اگر به اندازه کافی استفاده نشود، باعثِ از بینرفتن ماهیت رنگها میگردد.
شستشوی قلموها پس از نقاشی. این کار را اگر به همراه محلولهای شستشو که مخصوص قلموست، انجام دهید، آسیب کمتری متوجه موهای قلموی شما میشود و در درازمدت بهتر است.
طریقه آن: اول حجم رنگ را از روی قلمو بردارید و سپس درون ماده قرار دهید.